مازیار جمشیدخانی: استعداد سوارکاری ایران در آسیا حرف اول را می زند
مازیار جمشیدخانی سوارکار کشورمان موفق شد در رقابتهای بین المللی پرش با اسب CSI دو ستاره آذربایجان دست به کار بزرگی بزند و در مسابقه «گراندپری» عنوان قهرمانی را از آن خود کند. وی در خانواده ای علاقمند به سوارکاری متولد شد و ریشه های این علاقه آنقدر عمیق بود که هنگامی که یک ساله بود روی اسب نشست. امروز جمشیدخانی کوله باری از تجربه دارد و معتقد است که ایران همچون دیگر زمینه ها مهد استعدادهای سوارکاری است. سوارانی که در صورت توجه بیشتر توان پرش از آسیا را دارند و در سطح بین المللی نیز پا به پای حریفانشان رکاب می زنند.
س: سطح کیفی مسابقات چطور بود؟
ج: با توجه به تجربه خودم و صحبت هایی که با دیگر دوستان داشتیم باید بگویم که مسابقات در سطح بسیار بالایی برگزار شد. به خصوص که مسابقات روی چمن بود و ما در ایران روی چمن سواری نمی کنیم. به نظرم سواری روی چمن برای ما تجربه بسیار خوبی بود. به غیر از وضعیت چمن، پارکور چینی، موانع، شرایط و کیفیت چمن در سطح بسیار عالی بود.
س: چند کشور شرکت کرده بودند؟
ج: از کشورهای اوکراین، بلاروس، ترکیه، آذربایجان، ایران و گرجستان
س: با توجه به آنچه که در ایران از عملکرد تیم ایران و دیگر رقیبان دیدید، فاصله ما با استانداردهای جهانی چقدر است؟
ج: واقعیت این است که با دنیا هنوز فاصله زیادی داریم. اما با کشورهای منطقه سوارکاری ایران قابل مقایسه نیست. استعداد سوارکارهای ایرانی بی نظیر است. وقتی جایی برای مسابقه می روند همه چشم ها به سمت آنهاست. در منطقه ای که ما هستیم اگر حتی کشورهای عربی را هم لحاظ کنیم ایران یک استثناست. من معتقدم در آسیا کشوری نیست که سوارکاران با استعدادی مثل ما داشته باشد. اما متاسفانه به واسطه شرایط اقتصادی و اجتماعی سوارکارانمان مثل ماهی هستند که در تنگ شنا می کنند در حالی که باید به آنها اجازه داد در دریا شنا کنند. تا معلوم شود که چند مرده حلاجند. ولی همیشه هر سواری از ایران بیرون رفته نمایش چشمگیری داشته است.
س: حتی از نظر سخت افزاری نیز همین شرایط را داریم؟
ج: از نظر سخت افزاری چون دیگر کشورها از نظر اقتصادی دستشان باز تر است و ارزش بیشتری به اسب می دهند از ما در بخش امکانات جلوتر هستند. متاسفانه سوارکاری در اولویت های اجتماعی ما نیست. علیرغم اشارات دینی و فرهنگی که داریم رابطه ما با حیوانات خوب نیست. به نظرم در وهله اول باید در این زمینه فرهنگ سازی شود، باید آموزش هایی برای این موضوع در نظر گرفت و فرهنگی روی کار بیاید تا اسب ارزش واقعی خودش را پیدا کند. اما باز هم به نسبت به آنچه که در جامعه جاری است به واسطه فرهنگ غنی در مورد اسب که از گذشته داشته ایم و در واقع اسب مال سرزمین ما بوده و از کشور ما به دیگر نقاط جهان رفته است، جایگاه خوبی داریم. امیدوارم روزی برسد که هم سوارکاری جایگاه ویژه ای داشته باشد و هم اسب به ارزش های خود برسد.
س: در سال های اخیر چه تغییرات در رویکرد به سوارکاری شده است؟
ج: نسبت به گذشته پیشرفت هایی داشته ایم. دیدگاه مردم و مسوولان نسبت به اسب و سوارکاری بهتر شده. اوایل انقلاب به دلیل جنگ تحمیلی و مسایل اقتصادی، سوارکاری ورزش مقبولی نبود. اما به تدریج دیدگاه ها تغییر کد و همکاری ها برای رشد این ورزش بیشتر شد. در سالهای اخیر هم تلاش هایی صورت گرفته اما این کارها جوابگوی شوق و ذوق استعدادهای سوارکاری ما نیست. اقداماتی که الان انجام می شود در حد چند سوارکاری است که استعداد متوسطی دارند. باید تلاش بیشتری برای سوارکاران با استعداد انجام شود.
س: رویکرد مردم به سوارکاری این است که ورزش هزینه بری است. نظر شما چیست؟
ج: من به غیر از سوارکاری شنا، اسکی، والیبال را هم در سطح نیمه حرفه ای انجام داده ام و عضو تیم های منطقه و آموزشگاه ها بوده ام. هیچ ورزش حرفه ای ارزان نیست. مثلا اگر شما یک توپ بخرید و در کوچه فوتبال بازی کنید بله ارزان است، ولی اگر بخواهید آن را حرفه ای یاد بگیرید هزینه دارد. هیچ کدام از سوارکاران ما که حرفه ای هستند و جایزه می گیرند پولدار نبودند. من قبول دارم قیمت اسب مسابقه گران است. ولی تهیه اسب به «ضمه» حامی مالی است. برای انجام یک مسابقه والیبال حرفه ای سالن است. سالنی که کفپوش مناسب داشته باشد، تور داشته باشد، صندلی های تماشاگران ایده آل باشند و … ولی تهیه این سالن و یا برگزاری مسابقه فوتبال به عهده اسپانسرهای مالی است. هر ورزشی را که بخواهید در سطح پایین و آموزش ابتدایی انجام دهید ارزان است ولی در سطح حرفه ای ورزش ارزان نداریم.
س: شاید رسانه ها بایستی ناقل این مساله می بودید و کوتاهی هایی داشته اند.
ج: وظیفه اصلی به عهده رسانه هاست تا به گوش مردم برسانند که سوارکاری چه شرایطی دارد. شاید الان در یک شهرستان کوچک کودکی متولد شود که استعداد بی نظیر سوارکاری جهان در 30 سال آینده ب
س: سطح کیفی مسابقات چطور بود؟
ج: با توجه به تجربه خودم و صحبت هایی که با دیگر دوستان داشتیم باید بگویم که مسابقات در سطح بسیار بالایی برگزار شد. به خصوص که مسابقات روی چمن بود و ما در ایران روی چمن سواری نمی کنیم. به نظرم سواری روی چمن برای ما تجربه بسیار خوبی بود. به غیر از وضعیت چمن، پارکور چینی، موانع، شرایط و کیفیت چمن در سطح بسیار عالی بود.
س: چند کشور شرکت کرده بودند؟
ج: از کشورهای اوکراین، بلاروس، ترکیه، آذربایجان، ایران و گرجستان
س: با توجه به آنچه که در ایران از عملکرد تیم ایران و دیگر رقیبان دیدید، فاصله ما با استانداردهای جهانی چقدر است؟
ج: واقعیت این است که با دنیا هنوز فاصله زیادی داریم. اما با کشورهای منطقه سوارکاری ایران قابل مقایسه نیست. استعداد سوارکارهای ایرانی بی نظیر است. وقتی جایی برای مسابقه می روند همه چشم ها به سمت آنهاست. در منطقه ای که ما هستیم اگر حتی کشورهای عربی را هم لحاظ کنیم ایران یک استثناست. من معتقدم در آسیا کشوری نیست که سوارکاران با استعدادی مثل ما داشته باشد. اما متاسفانه به واسطه شرایط اقتصادی و اجتماعی سوارکارانمان مثل ماهی هستند که در تنگ شنا می کنند در حالی که باید به آنها اجازه داد در دریا شنا کنند. تا معلوم شود که چند مرده حلاجند. ولی همیشه هر سواری از ایران بیرون رفته نمایش چشمگیری داشته است.
س: حتی از نظر سخت افزاری نیز همین شرایط را داریم؟
ج: از نظر سخت افزاری چون دیگر کشورها از نظر اقتصادی دستشان باز تر است و ارزش بیشتری به اسب می دهند از ما در بخش امکانات جلوتر هستند. متاسفانه سوارکاری در اولویت های اجتماعی ما نیست. علیرغم اشارات دینی و فرهنگی که داریم رابطه ما با حیوانات خوب نیست. به نظرم در وهله اول باید در این زمینه فرهنگ سازی شود، باید آموزش هایی برای این موضوع در نظر گرفت و فرهنگی روی کار بیاید تا اسب ارزش واقعی خودش را پیدا کند. اما باز هم به نسبت به آنچه که در جامعه جاری است به واسطه فرهنگ غنی در مورد اسب که از گذشته داشته ایم و در واقع اسب مال سرزمین ما بوده و از کشور ما به دیگر نقاط جهان رفته است، جایگاه خوبی داریم. امیدوارم روزی برسد که هم سوارکاری جایگاه ویژه ای داشته باشد و هم اسب به ارزش های خود برسد.
س: در سال های اخیر چه تغییرات در رویکرد به سوارکاری شده است؟
ج: نسبت به گذشته پیشرفت هایی داشته ایم. دیدگاه مردم و مسوولان نسبت به اسب و سوارکاری بهتر شده. اوایل انقلاب به دلیل جنگ تحمیلی و مسایل اقتصادی، سوارکاری ورزش مقبولی نبود. اما به تدریج دیدگاه ها تغییر کد و همکاری ها برای رشد این ورزش بیشتر شد. در سالهای اخیر هم تلاش هایی صورت گرفته اما این کارها جوابگوی شوق و ذوق استعدادهای سوارکاری ما نیست. اقداماتی که الان انجام می شود در حد چند سوارکاری است که استعداد متوسطی دارند. باید تلاش بیشتری برای سوارکاران با استعداد انجام شود.
س: رویکرد مردم به سوارکاری این است که ورزش هزینه بری است. نظر شما چیست؟
ج: من به غیر از سوارکاری شنا، اسکی، والیبال را هم در سطح نیمه حرفه ای انجام داده ام و عضو تیم های منطقه و آموزشگاه ها بوده ام. هیچ ورزش حرفه ای ارزان نیست. مثلا اگر شما یک توپ بخرید و در کوچه فوتبال بازی کنید بله ارزان است، ولی اگر بخواهید آن را حرفه ای یاد بگیرید هزینه دارد. هیچ کدام از سوارکاران ما که حرفه ای هستند و جایزه می گیرند پولدار نبودند. من قبول دارم قیمت اسب مسابقه گران است. ولی تهیه اسب به «ضمه» حامی مالی است. برای انجام یک مسابقه والیبال حرفه ای سالن است. سالنی که کفپوش مناسب داشته باشد، تور داشته باشد، صندلی های تماشاگران ایده آل باشند و … ولی تهیه این سالن و یا برگزاری مسابقه فوتبال به عهده اسپانسرهای مالی است. هر ورزشی را که بخواهید در سطح پایین و آموزش ابتدایی انجام دهید ارزان است ولی در سطح حرفه ای ورزش ارزان نداریم.
س: شاید رسانه ها بایستی ناقل این مساله می بودید و کوتاهی هایی داشته اند.
ج: وظیفه اصلی به عهده رسانه هاست تا به گوش مردم برسانند که سوارکاری چه شرایطی دارد. شاید الان در یک شهرستان کوچک کودکی متولد شود که استعداد بی نظیر سوارکاری جهان در 30 سال آینده ب
اشد. چطور باید استعدادش کشف شود؟ پدر و مادرش چطور بفهمند؟ باید رسانه ها این مسائل را منتقل کنند که فرد با استعداد بداند که چنین امکان و انتخابی دارد.
س: فرق سوارکاری با دیگر ورزش ها چیست؟
ج: سوارکاری ورای همه ورزش هاست. هم ورزش است هم هنر، هم ارتباط با حیوان و طبیعت. روح آدم هنگام سواری متعالی می شود. سوارکار با موجود دیگری که از جنس دیگری است و قدرت استثنایی دارد مجبور می شود که یگانه شود. به جای حیوان فکر می کند و تصمیم می گیرد. هیچ ورزشی این مسائل را ندارد. حیف که عموم مردم با چنین چیزی بیگانه هستند.
س: فرق سوارکاری با دیگر ورزش ها چیست؟
ج: سوارکاری ورای همه ورزش هاست. هم ورزش است هم هنر، هم ارتباط با حیوان و طبیعت. روح آدم هنگام سواری متعالی می شود. سوارکار با موجود دیگری که از جنس دیگری است و قدرت استثنایی دارد مجبور می شود که یگانه شود. به جای حیوان فکر می کند و تصمیم می گیرد. هیچ ورزشی این مسائل را ندارد. حیف که عموم مردم با چنین چیزی بیگانه هستند.